یکی از مخاطبین ایسنا در یادداشتی به آسیب شناسی مقوله تبلیغات کلاسهای کنکور و هزینههای هنگفتی که در این عرصه رد و بدل میشود پرداخت.
به گزارش ایسنا، متن این یادداشت به شرح زیر است:
باسمه تعالی
« کنکور تمام شد.
دو روز پر تلاطم برای یک میلیون جوان ایرانی و میلیونها عضو خانواده آنان گذشت . هنوز کنکور امسال تمام نشده، سنگ فرش خیابانهای مقابل محل برگزاری کنکوریها، تبلیغات موسسات کنکوری است که خود را برای خالی کردن جیب والدین کنکوریهای دوره بعد آماده کردهاند. هریک به نوعی برای آینده فرزندان ما برنامه دارند و اینگونه نمایانده میشود که دلسوز تر از پدر و مادر به فردای آنان میاندیشند.
این موسسات به صورتی تبلیغ میکنند که اگر والدینی از روی تفکر و تعقل قصد نداشته باشد به دام آنان بیفتد و یا قصد داشته باشد به آموزش و پرورش و خدمات آموزشی آن مطابق با سیاست های نظام اسلامی اعتماد کنند، به عنوان والدینی شناخته میشوند که برای فرزندش و آینده او ارزشی قائل نیست و در صورت تسلیم و اکتفا به برنامه آموزش و پرورش، آینده محتوم فرزندش یکی از دانشگاههای دور افتاده یا داری مدرک غیر قابل اعتماد و یا آنچه در عمل و تبلیغات میبینیم دارای مدرک بی ارزش است.
بهترین رتبه ها و بهترین دانشگاهها و بهترین رشته ها در تبلیغات در انتظار کسانی است که به آموزش و پرورش اعتماد نکرده و تسلیم مراکز و کتب کمک آموزشی شدهاند و شاید هم تجربه این را ثابت کرده باشد.
با این وصف دو سوال مطرح است: آموزش و پرورش و سازمان سنجش براین امر و این نحوه تبلیغات رضایت دارند و از نتیجه آن خوشحال و یا اینکه مخالف هستند و بر این عقیده که به عنوان نماینده نظام اسلامی همه تمهیدات را برای آموزش فرزندان این مرزو بوم فراهم کرده اند و به تمام کسانی که به آنها اعتماد می کنند قول می دهند که کوتاهی نداشته باشند. برای این تعهد و اعتماد به نظام راه سومی متصور نیست. اما در عمل چه می گذرد. آموزش و پرورش و سازمان سنجش به یکدیگر به چه میزان متعهد هستند و سئوالات کنکور از متن آموزشی کتاب درسی استخراج می شود؟ دبیران آموزش و پرورش به چه میزان در تعیین سوال سازمان سنجش نقش داشته و دارند؟
داوطلبان با توجه به این وسعت تبلیغات به کدام گروه اعتماد کنند ، گروهی که قانونا طبق قانون اساسی موظف به آموزش جوانان هستند و یا گروهی که از علم و دانشگاه و هیولا جلوه دادن کنکور هرسال میلیارد میلیارد درآمد کسب می کنند و تبلیغات آنان را در همه رسانه ها بویژه رسانه ملی سربه فلک کشیده است.
بدیهی است با توجه به بی تفاوتی گروه اول نسبت به این تهاجم تبلیغاتی و گستردگی تبلیغات در رسانه ملی مردم به این بنگاه های تبلیغاتی اعتماد کرده و کتابهای را که متاسفانه یک سال مصرف تدوین شده و مرتب به بهانه تغییر کتاب درسی تجدید چاپ میشود و با قیمتهای دلخواه به فروش میرساند.
دریک حساب سرانگشتی اگر والدین کنکوری ها به طور متوسط برای هر دانش آموز آماده کنکور یک میلیون تومان کتاب کمک آموزشی تهیه کنند، سالانه یکصد میلیارد تومان بابت کتاب و برای هر آزمون آزمایشی که هر دانش آموز آماده کنکور بیش از 10 تای آنرا شرکت میکند و هر آزمون مبلغی پرداخت میشود اگر برای این امتحانات برای هر دانش آموز دویست هزار تومان در نظر بگیریم مبلغی که بابت این آزمونها رد و بدل می شود میلیاردها تومان است .
حال از کلاسهای آمادگی کنکور و کلاسهای خصوصی و مشاوران میلیونی و دیگر هزینه ها می گذریم. با این حساب اقتصاد دست یابی جوانان به کنکور و پذیرفته شدن در دانشگاه خود یک داستانی است که بایستی در خصوص آن روزی توسط مسولان تصمیم اتخاذ شود که نخواهند کرد و اسفبارتر اینکه میدان هم به آنها داده می شود که چنین کنند.
با این محاسبات کمترین درخواست از دست اندرکاران آموزش و پرورش این است که درجهت منافع این گروه کاسبکار علمی قدم برنداشته و با تغییر ندادن به محتوای کتابهای درسی حداقل ار فروش کتابهای یک سال مصرف آنان جلوگیری کنند. درثانی به صورتی برنامه ریزی آموزشی داشته باشند که جوانان به آموزش و پرورش اعتماد کنند نه کاسبان کنکور.
دیگر اینکه صدا و سیما کمی بخود بیاید که سهیم شدن در درصدی از تبلیغات این کاسبی علمی، چه ظلمی برخانواده های کنکوری روا می دارد که مردم از نان شب خود گذشته و هزینه کلاس کنکور را تامین کنند .
اگر آموزش و پرورش ما ماموریت گرا شود و آموزش دانش آموزان را هم جهت با کنکور برنامه ریزی کند و بجای تدریس تشریحی به آموزش تست رو آورد و یا سازمان سنجش ما هم صدا و همنوا با آموزش و پرورش به جای تست به سوالات تشریحی بپردازد این زمان است که کار کاسبکاران کنکور کساد خواهد شد و دیگر لزومی ندارد که دستگاههای تبلیغاتی برای منافع خود دست به تبلیغ بیهوده بزنند وصدا و سیما و رسانهها و روزنامهها از خیر این منافع بگذرند و اقتصاد کنکور جمع آوری و فرزندان عزیز میهن اسلامی مطابق سیاستهای آموزش و پرورش و آموزش عالی به دانشگاه راه مییابند . آن وقت است که دانشگاه هم دانشگاهی خواهد شد که دانش جویان آن براساس پایه علمی به دانشگاه راه یافته اند نه حیلههای کلاسهای کنکور ...
متاسفانه همه ساله نتیحه این روش تحصیلی را در دانشگاهها شاهد هستیم و کسی به فکر چاره نیست. باشد تا مسئولان امر کمی فکر کنند و بیندیشند. »
انتهای پیام