در ادامه این مطلب نظر خانم سما ارتانی در مورد مهاجرت و چالش های آن را مطالعه میکنیم و از دیدگاه ایشان و تجربه هایی که در این مسیر دارند آگاه میشویم .
"مهاجرت " کلمه ای که هم تلخه هم شیرین. سختیا و آسونی های خودش رو داره ولی سخت ترین قسمتش تصمیم گرفتن برای انجامشه.
البته شاید بگید اتفاقا آسون ترین قسمتشه که. منم همین فکر و میکردم تااینکه بهترین دوستم مهاجرت کرد و فهمیدم واقعا سخته... البته که این قانون زندگیه ؛ یه وقتایی برای رسیدن به چیزایی که میخوای باید از خیلی چیزای دیگه بگذری.
سلام. من سما ارتانی دانشجوی سال دوم پزشکی هستم و امروز میخوام درمورد این موضوع که خوشبختانه یا متاسفانه ( بنظر خودم مورد دوم)، دغدغه خیلی از جوونای کشورمه حرف بزنم. همین اول کاری بگم که همه حرفایی که میزنم نظر شخصی خودمه و تنها منبع این مطلبی که دارید میخونید، خود بنده هستم. ( خوندن این مطلب خیلی وقتتون رو نمی گیره ولی لطفا اگه تااینجا اومدید، تا آخرش بمونید تا شاید این حرفای منِ هم سن و سالتون به دردتون بخوره. )
خب اولش باید بهتون بگم که خود من هم کم به این قضیه فکر نکردم ؛ قبل کنکور، سال کنکور، و حتی حالِ حاضر در حین تحصیل تو رشته ای که میخواستم. ولی خب الان روی صحبتم بیشتر با کنکوریای عزیزه.
واقعا سال کنکور یکی از پردغدغه ترین زمان های زندگیه. حتی مغز شما هم تمام تلاششو میکنه که خودش رو درگیر هر قضیه ای بکنه جز درس! یکی از موضوعاتی هم که سال کنکور خیلی ذهن آدم رو درگیر میکنه، فکر مهاجرته (که من انتهای این مطلب بهتون میگم که چه کنید با این فکر)، اما خب مهاجرت لازمه هایی داره که اول باید از داشتنشون مطمئن باشید و بعد بهش فکر کنید. مسلما شرایط مهاجرت برای کسی که سال کنکور یا بهتره بگیم قبل از ورود به دانشگاه بخواد اقدام کنه خیلی متفاوت تر از کسی هست که بعد از تحصیلات دانشگاهی اقدام میکنه.
به نظر من مهمترین عوامل شامل شرایط مالی، حمایت خانواده و تا حدودی شخصیت سازگارپذیر خودتونه.
در مورد شرایط مالی که ترجیح میدم صحبتی نکنم که بسته به رشته و دانشگاه و کشورش متفاوته و با یه سرچ ساده میشه درموردش فهمید ( در مورد کشور هایی هم که بورسیه میکنند باید بگم جدیدا پذیرششون سخت تر شده و تعداد محدودتر ولی خب باز دغدغه مالی کمتری دار ه و این نکته مثبتیه)
منظور از حمایت خانواده چیه؟ برای مثال پدر بنده به طور محکم عقیده دارند که باید دستِ پر رفت یه جای دیگه و من به عنوان فرزند ناچار بودم به این عقیده احترام بذارم. حالا با درست و غلط بودن این عقیده کاری نداریم ولی در این مورد شما به عنوان یک فرد 17/18 ساله و کسی که درآمد و زندگی مستقلی هم نداره، قطعا به این حمایت از طرف خانواده نیازمندید.
در مورد شخصیت خودتون هم باید بگم چون افرادی رو در اطرافم دیدم که برای مهاجرت اقدام کردند و مدتی هم همه چیز گل و بلبل بود ولی بعد مدتی برگشتند تصمیم گرفتم یه کوچولو رو این مورد تاکید کنم. هیچ آدمی شما رو بهتر از خودتون نمیشناسه پس خیلی باید دقت داشته باشید. این شناخت شخصی میتونه قدرت مستقل زندگی کردن، زندگی تو محیطی با رسوم و زبان و سبک زندگی متفاوت با شما ، تنهایی با مشکلات کنار اومدن و ... که معمولا سازگاری یا عادت به این مسائل خیلی هم دشوار نیست.
مورد دیگه ای که بالاتر ذکر نکردم ، خود دوران تحصیلی هست. دوستای قشنگ من، رسیدن به هر چیز خوبی بهایی داره و هر چه قدر اون چیز مهمتر باشه، بهاش سنگین تره. خیلیا از جمله منِ زمان کنکور فکر میکنن مهاجرت کنی همه چی آرومه و من چقدر خوشحالم.
n تومن هزینه میکنم و 7 سال دیگه خانم/آقای دکتر صدام میزنن. یه سری آدما که اصلا در مورد هر کسی که اون ور درس خونده نظرشون اینه که فقط با پول به این جایگاه رسیدند. من قبول دارم که با پول خیلی از مشکلات حل میشن ولی در این مورد اجازه بدید نپذیرم! من شاید قبل از ورودم به این رشته نظرم کاملا با چیزی که الان میگم متفاوت بوده ولی واقعا دیدم در اطرافیانم، زحماتی که دوستانم برای ورود به کشورهای دیگه یا بعد از اون کشیدن یا دارن میکشن اگر از منی که تهران درس میخونم بیشتر نباشه، کمتر هم نیست. من دارم این درس های سنگین رو به زبان خودم میخونم.هزینه هام قطعا کمتره، کارهای روزمره هم که به کنار.
خلاصه که واقعا فکر نکنید تنها لازمه ی این قضیه پوله و بس. چون خیلی این عقیده رو شنیدم و دیدم ولی واقعیت ماجرا این نیست. ( به قول دوستان اهل فلسفه، پول بازمه ولی کافی نیست.) در مورد نظرات هم رشته ای های خودم باید بگم که خیلی از ما ها قصد مهاجرت بعد اتمام دوران تحصیلمون داریم هر چند مهاجرت توی این رشته نسبت به رشته های فنی و حتی تعداد زیادی از رشته های علوم پزشکی سخت تره. درمورد بقیه رشته هایی هم که طبق شنیده هام مهاجرتشون آسون تره واقعا اطلاعات زیادی ندارم.
گاهی وقتا هم ممکنه بعد از یک سال زحمت و بدو بدو با وجود اوکی بودن شرط معدل ، شرط آزمون ورودی ، مدرک زبان و تمکن مالی، با کمال تعجب خبر رد شدن از سمت سفارت را بشنوید. (برگرفته از یک داستان واقعی -شاید برای شما هم اتفاق بیفتد-) بچه ها من نمیگم همیشه این اتفاق میفته اتفاقا احتمالش خیلی کمه ولی خب به این علت به این موضوع هم اشاره کردم چون بعضیا فکر میکنن فقط کنکور ایرانه که نیاز به وقت گذاشتن و هزینه داره و تهشم غیر قابل پیش بینیه و اگه مهاجرت کنیم راه صد ساله رو یه شبه رفتیم و دیگه نه نیاز به تلاشه نه زحمت.
کلام آخر:
در ابتدا بگم که اگر حرفی زدم که باعث شد فکر کنید من مخالف این کارم، احتماال مشکل از بیان من بوده من تنها سعی کردم در کنار نکات خوب و قشنگیایی که همه ازش آگاهیم، به بعضی نکات که شاید منفی باشند هم اشاره ای کرده باشم و من اصلا در مقامی هم نیستم که بگم مهاجرت خوبه یا بده یا حتما مهاجرت کنید یا اصلا مهاجرت نکنید چون زمانی میتونم به قطع اینو بگم که خودم لااقل تجربش کرده باشم. اگر شرایطش رو دارید، چرا که نه. این سختی رو به جون بخرید و لذتشو ببرید ولی تا جایی که میتونید سردرگم نشید و خیلی خوبه که قبل از درگیر کنکور شدن، بین کنکور و این مسیر یکیش رو انتخاب کنید و انرژیتون رو روی همون یک راه بذارید.
اگر هم الان شرایطش رو ندارید همین جا وارد رشته و دانشگاه مورد نظرتون بشید تا در آینده شرایطش رو پیدا کنید. کنکوریای عزیز باز هم تا کید میکنم لطفا لطفا و لطفا اگر الان درگیر کنکور هستید و مهاجرت پلن b شماست، اصلا بهش فکر نکنید. تمام انرژی و تلاشتون رو بذارید برای کنکور. قول میدم بعد کنکور کلی وقت دارید که به پلن b فکر کنید و در موردش تصمیم بگیرید پس الکی ذهنتونو درگیر تصمیمات غیر قطعی نکنید که مبادا از هر دو پلن جا بمونید. بدونید که الان مهمترین سرمایتون زمانه. قدرشو بدونید و درست ازش استفاده کنید. ممنونم که وقت گذاشتید و تا اینجا همراهی کردید. امیدوارم براتون مفید بوده باشه حتی کم. و امیدوارم کمکی به تصمیم گیریتون کرده باشم حتی جزئی.برای همتون آرزوی سالمتی و موفقیت روز افزون دارم
خانم سما ارتانی یک از نویسندگان بخش مشاوره همکلاسی میباشند ، ایشان از دانشجویان پذیرفته شده در رشته پزشکی میباشند و هم اکنون در حال تحصیل در سال دوم پزشکی هستند